۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه

فراخوانی برای سومین حرکت سبز

زمین و گرمایش جهانی



در اینکه میانگین دمای کره‌ی زمین در حال افزایش است، تقریباً هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد. امّا در این که عامل این افزایش دما را باید به فعالیت‌های انسانی پیوند دهیم یا ناشی از سازوکارهای طبیعی بدانیم، هنوز برای جمع اندکی از صاحب‌نظران محل تردید است.smoke.jpg

بنابراین در رخداد خطرناک جهان‌گرمایی یا Global Warming کمترین شکی وجود ندارد؛ رخدادی که می‌تواند پیامدهای نامیمونی برای تمامی زیستمندان عالم به همراه داشته باشد.

برخی گزارش‌ها حکایت از آن دارد که جهان‌گرمایی - دست کم - 20 میلیون تن ذرت را سالانه در کشورهای درحال توسعه از بین می‌برد که این مقدار معادل 50 درصد میزان کاشت این محصول در کشورهای یادشده است. بدین‌ترتیب، کمینه‌ی انسان‌هایی که از این فقدان متأثر خواهند شد، به 140 میلیون نفر می‌رسد؛ در نتیجه، می‌توان انتظار داشت که با نابودی این محصول، تهیه غذا در بسیاری از کشورهای جنوب تبدیل به بحران و معضلی بنیان‌کن شو؛ معضلی که می‌تواند پایه‌های سست امنیت جهانی را از هر زمان دیگری، سست‌تر سازد.

افزون بر آن، ناهنجاری‌های اقلیمی قادر است بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری را با تنش‌هایی خطرناک مواجه ساخته و آثاری منفی و ماندگار بر کاغذ سپید حیات به یادگار نهد. تالاب‌ها و دریاچه‌های فراوانی ممکن است در سرزمین‌های خشک در اثر این پدیده‌ی شوم، با نیستی مواجه شوند، طوفان‌های دریایی و رخداد سیل‌های ویرانگر افزایش یابد و مهم‌تر از همه، دور جدیدی از بیماری‌های ناشناخته، یا طغیان دوباره‌ی بیماری‌های کشنده‌ی قدیمی، همچون مالاریا بوجود آمده و شدت گیرد.

چه باید کرد؟ به باور شما، خطر گرمایش جهانی را تا چه اندازه باید جدی گرفت و چگونه باید به هماوردی با آن شتافت؟

دریافت‌هایی چنین، می‌تواند تلنگری باشد بر شما هموطن عزیز و سبزاندیش تا به بهانه‌ی آغاز سومین موج سبز وبلاگستان فارسی، از گرمایش جهانی و خطرات و چالش‌های مرتبط با آن بنویسید و دیدگاه‌های خویش را در تعاملی چندسویه به اشتراک نهید.


منبع 

۱۳۸۷ آذر ۵, سه‌شنبه

که شقایق بزند با من تار



  • کوچ و کوچه

هنگام کوچ پرندگان ٬ به وقت سرد . راهی برای کوچ باغ نیست! " کوچه باغ " ٬ خود راهی میشود ٬ ازبرای کوچ پرندگان.  گر چه کوچه باغم به غم خاطره ها میسوزد . کوچه باغم همه عصیان شده است . کوچه باغم همه فریاد . کوچه باغم همه در فکر پرنده ٬ کوچه باغم همه در فکر "شدن "!  کوچه باغم همه در را؛ بگشودن از رو . من سراغی دارم . کوچه باغی همه از سبزه و گل پُرتر . همه از مهر فزون . همه از عشق ٬ بقدری راضی. همه باهم بی درد . همه باهم یکدست. همه باهم قاضی . همه باهم همفکر .


نگذاریم که شب پیله کند بر کوچه ما


من سراغی دارم . کوچه باغی همه از رنگ بلور. همه آغشته به زیباییها . همه پرواز طلب. همه آرامشجو . همه از جنگ گریزان . همه بیدار ... که شقایق بزند با من تار  

۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

قدرت زندگی کردن !

  خیلی خلاصه


" حبابی " برای قلب آدمی کافیست ٬  تا زندگی را از کارش اندازد و یا رو به راهش کند .


 

۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه

از مینی مال هام - 25

اگر میتوانی با من بیا 


 این را یک قطره کوچک ِ باران به ابر گفته بود . اما ابر پذیرا نبود اگرچه مادر بود !


 قطره به تنهایی اش ٬ زار زار گریست و خود پدید آمد .

یا محول الحالات !



 


غریبه ای را مانسته ام ، که در دهکده ای واقع شده است که اگر انگشت به دماغ داشته باشد ! خودیست . و گرنه به اغیار ملقب .



 

۱۳۸۷ آبان ۲۶, یکشنبه

کنسرت موسیقی ایرانی

 


آگهی تبلیقاتی !



گروه موسیقی روح افزای آذربایجان ( یک گروه روح افزای اصفهانی هم داریم ظاهرن )  قرار است در تاریخ سی ام آبان و یکم آذر ماه در شهرستان اهر اجرا داشته باشد . اگر اهل موسیقی هستید و دستگاه " همایون " با مذاقتان سازگار است . از دستش ندهید . غنیمت است دیگر


 


اگر خدای ناکرده چشمتان ضعیف بوده و نیاز به عینک و لنز دارین و از اطلاعیه بالا که سایزش بخاطر در هم نریختن قالب وبلاگ کوچک شده ، رها شوید و به اصل مطلب برسید . لطفن تصویر اطلاعیه در سایز بزرگ را در اینجا مشاهده فرموده و از کم و کیف کار با خبر شوید . شومیز و در قطع وزیری !

۱۳۸۷ آبان ۲۲, چهارشنبه

عکسهایی از قره داغ ( منطقه ارسباران)

این عکسهای بیاد ماندنی و زیبا را یکی از دوستان عزیز و همشهری نازنینم که عضو گروه کوهنوردی "یاشیل قره داغ " ( قره داغ سبز )  میباشد برایم فرستاده بودند . حیفم آمد که شما را در شریک کردن این مسافرت عاشقانه به جنگل های " قره داغ " یا جنگلهای تحت حفاظت سازمان ملل ( جنگلهای مشهور ارسباران)٬ محروم کنم . با عکس ها ، سفری و گشتی به دوروبر اهر بزنیم .




گروه کوهنوردی یاشیل قره داغ - سایز بزرگ تصویر



اورمان



 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


منظره اورمان و یک جاده -  در سایز بزرگ



پل خدا آفرین بر روی رودخانه ارس مرز ایران و شوروی سابق!


 تصویر زیبا و قدیمی پل خدا آفرین را اینجا و در سایز بزرگ ببینید


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


  


جنگل ازنا عکس در سایز بزرگ


 


عکس بسیار زیبای این روستا را بنام " وینه " در سایز بزرگ ، اینجا مشاهده کنید.


 


قوشا آغاج (دو درخت) در سایز بزرگ و کلیسای روستای وینه در سایز بزرگ را حتمن ببینید!


 


سایز بزرگ محراب کلیسااینجاس و همچنین سایز بزرگ من و مرز اینجاس


اختتامیه پائیزی رااینجا ببینید . امیدوارم لذت برده باشید .


 با تشکر از دوست عزیزی که این تصاویر زیبا را از منطقه جنگلهای ارسباران(قره داغ) در اختیارم نهاده است. اینم آخرین عکس از خود رفیقمان که در اینجا منتظرتون میباشد

۱۳۸۷ آبان ۲۰, دوشنبه

عجب روایتی کردی کیانوش عیاری - اعتراض ما را جدی بگیر!!

جای خالی دکتر حسن اهری در سریال " روزگار قریب "


ششم آبان آخرین قسمت سریال ۳۶ قسمتی "روزگارقریب"که به کارگردانی"کیانوش عیاری"در مرکز سیما فیلم تهیه شده بود،از شبکه سه سیما پخش شد. سریالی به معنای واقعی کلمه"زنده و پویا و هنری"به شرح زندگی بزرگ مردی از عرصه علوم پزشکی پرداخت تا الگویی برای جامعه پزشکی ما معرفی گردد.این سریال بخوبی از عهده معرفی رفتار و منش دکتر قریب، پزشک برجسته و فداکار و انساندوست بر آمد و هنرمندان متعهد کشورمان،نقش های خود را در حد بسیار ایده آل ایفا کردند. خداوند ابواب جمعی آن سریال را در پناه خود محفوظ بگرداند.


اگر کارگردانی و بازیگری و ... این سریال را با سریال"شهریار"به کارگردانی کمال تبریزی مقایسه کنیم، باید بگوییم نسبت به استاد شهریار اجحاف شد و در بعضی قسمتهای سریال حتا توهین هم گردید! بگذریم ، سریال "روزگارقریب"به زیبایی از روزگار دکتر محمد قریب سخن گفت و صحنه ها آفرید و وقایع مختلفی را بازخوانی کرد. در این سریال و بطور مشخص در پیش درآمدهای آن، تعدادی از دوستان و شاگردان و منسوبان دکتر قریب، به ذکر خاطراتی از وی پرداخته و گوشه هایی از خدمات و صفات برجسته ی دکتر قریب را روایت کردند و زیبا هم گفتند،لیکن آن چه که برای آشنایان به زندگی دکتر قریب خصوصا به ما اهری ها موجب شگفتی و نا باوری گردید، جای خالی دکتر حسن اهری، دوست محبوب و نزدیک و خوب و همکار دکتر محمد قریب(۱)در این سریال بود! حتی در "پیش درآمدها"که مصاحبه با شاگردان و دوستان دکتر قریب بود ، هرگز مصاحبه ای با خانواده ی دکتر حسن اهری بعنوان اولین و نزدیک ترین یار و همکار دکتر قریب انجام نگرفت !


بی توجهی کارگردان را چگونه میتوان توجیه کرد؟ در همه کتابها و اطلاعات مربوط به دکتر قریب، از دکتر حسن اهری بعنوان همکار و یاور صمیمی دکتر قریب ، در نگارش وچاپ کتاب"مشکلات طب کودکان"در سال ۱۳۳۵و احداث بیمارستان مخصوص کودکان یاد شده است . در احداث این بیمارستان همه کارهای مربوط از قبیل ٬ پیگیری و نامه نگا ری و جمع آوری کمکهای مالی ، خریدلوازم و در نهایت ساخت و ریاست آن به عهده دکتر حسن اهری بوده است. دریغ و تاسف که مرگ زودرس دکتر اهری در سال ۱۳۴۹ میان او و آرزوهایش فاصله انداخت و دکتر قریب بعد از فوت دوست محبوبش ، ریاست بیمارستان مرکز طبی کودکان را بر عهده گرفت(۲)


راستی بی توجهی دستیاران کارگردان را چگونه میتوان توجیه کرد؟ جالب اینکه یکی از آنها از هنرمندان جوان اهری است! کیانوش عیاری نویسنده و تهیه کننده و کارگردان این سریال بوده است و لذا بی توجهی او هرگز قابل توجیه نیست.



دکتر حسن اهری ، خود میتواند دستمایه ی ساخت سریال و فیلم باشد. او بنیانگذار اولین بیمارستان فوق تخصصی کودکان در ایران بود . او که اولین مجله علمی بیماری های کودکان را در ایران منتشر کرد، اوکه در آکادمی متخصصان اطفال آمریکا عضویت داشت، او که مدیریت انستیتو بهداشت و بیماریهای کودکان را عهده دار بود او که ...(۳)


با اینهمه سابقه و کارنامه درخشان ، آیا واقعا جای خالی او در سریال " روزگار قریب" احساس نشد؟ و باز آیا نام این دانشمند بزرگ اهری در دیار مادری خویش غریب نمانده است؟ نام میدانی ، نام خیابانی ، نام دانشکده ای و ...


من این گلایه پیش که گویم ، کجا برم


کز خیل ناموران ، نامور ترم !



پی نوشت:


۱) از کتاب محمد قریب نوشته فرهاد حسن زاده ، نشر مدرسه ، تهران ۱۳۸۶ صفحات ۴۸ و ۶۶


۲) همان ، صفحات ۶۶ و ۶۷


۳) وب سایت بیمارستان مرکز طبی کودکان در این آدرس  و وب سایت دانشگاه علوم پزشکی تهران - گروه کودکان در اینجا


---------------------------------------


برگرفته و گزارش شده عینن از نشریه منطقه ای گویا . شماره ۸۶ - ۱۵ آبان  -  ۱۳۸۷ - حسین دوستی


زندگینامه دکتر قریب را هم اینجا خوانده و از روابطش با دکتر اهری را مطلع شوید.

۱۳۸۷ آبان ۱۸, شنبه

فرا راه !

تفاوت مسئله حجاب در ایران و در ترکیه


ایران - بکش جلو



ترکیه - بکش عقب



راه سوم یا فرا راه



 

۱۳۸۷ آبان ۱۲, یکشنبه

راه حل

 


میتوانید خودتان را اینطوری از مشقات زندگی ، رها سازید




روزي اسب كشاورزي داخل چاه افتاد . حيوان بيچاره ساعت ها به طور ترحم انگيزي ناله مي كرد.
بالاخره كشاورز فكري به ذهنش رسيد . او پيش خود فكر كرد كه اسب خيلي پير شده و چاه هم در هر صورت بايد پر شود . او همسايه ها را صدا زد و از آنها درخواست كمك كرد . آن ها با بيل در چاه سنگ و گل ريختند.
اسب ابتدا كمي ناله كرد ، اما پس از مدتي ساكت شد و اين سكوت او به شدت همه را متعجب كرد . آنها باز هم روي او گل ريختند . كشاورز نگاهي به داخل چاه انداخت و ناگهان صحنه اي ديد كه او را به شدت متحير كرد.
با هر تكه گل كه روي سر اسب ريخته مي شد اسب تكاني به خود مي داد ، گل را پا يين مي ريخت و يك قدم بالا مي آمد همين طور كه روي او گل مي ريختند ناگهان اسب به لبه چاه رسيد و بيرون آمد .
زندگي در حال ريختن گل و لاي برروي شماست . تنها راه رهايي اين است كه آنها را كنار بزنيد و يك قدم بالا بياييد. هريك از مشكلات ما به منزله سنگي است كه مي توانيم از آن به عنوان پله اي براي بالا آمدن استفاده كنيم با اين روش مي توانيم از درون عميقترين چاه ها بيرون بياييم .


برگرفته از یک ایمیل