۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

برادران!

حرفي از جنس زمان

 

برادرهاي خشم
برادرهاي انتظار
برادرهاي يادم تو را فراموش!
در تير ماه شهرمن
باران است و رعد وبرق
و يك هلهله غريب!

"از جنس رنگين كمان"
لالايي مادران
بر غنچه هايش
يا بر نهال
ستودنيست
دانه هاي كاشته
اگر آنروز فردا نباشد!
سر از خاكِ محبوس
برخواهند آورد
و
جوانه خواهند زد


برادرها!
تا خروج از مزرعه لَم يزرع
كمتر از دعا و درود
براي ديدن آفتاب
عطشي مضاعفتر از گريستن
به دنبال ، طلب ميدارد
پيش از طلوع
لطفن پلک چشمهايتان را زیاد نماليد

بد ميبينيد خب!

۲ نظر:

  1. بد دیدیم خب! سلام. زنده باشی. چیزی ندارم بگم. چند سطری خط خطی کرده‌ام صفحه‌ی سبز سراب! سر بزنید. یکروز سرخ است یکروز سیاه امروز هم سبز در انتظار جوانه.

    پاسخحذف

نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟