اخطاریه ای آمده است که تندی بیا مجمع امور صنفی و پروانه ات را تمدید کن . این یعنی تسویه حساب با شهرداری و اداره دارایی و مالیاتی و همچنین اداره بیمه و حتا تسویه حساب با سرسپور محله !
خدا تومان باید پرداخت کنم تا از زیر بار چنین مقالی در بیایم . قبول میکنم . خواهم کرد.
اما خرید نان لواش به قیمت 65 تومان را کجا برم ؟ اینکه طلافروش ها سه و نیم درصد اضافه بر سازمانشان بر مشتری را به مشتری تحمیل کنند را کجا برم ؟ اینکه بنزین لای ماشینم را نمیتوانم جابجا کنم به کی بگم ؟ ادامه نمیدهم . یعنی حال و حوصله ادامه این مطلب رو ندارم .
اما اعتراف میکنم : عجب طرح نازنینیست این هدفمند کردن یارانه ها
در نانوایی محله مان ، هر روز برای خرید پنج عدد نان ساعتی منتظر میبودم . مرد روستایی هم هر روز قبل از من به نوبت پنجاه تا نان مینشست . روزی ازش پرسیدم شما هر روز پنجاه نان میخورید ؟ گفت : ما خودمان با آغل و گاومان بعله !
بهتر . حالا نمیشود برای گاو و گوساله نان شصت و پنج تومانی داد . آنقدر نانوایی ها خلوت است . ما چقدر خوشبخت شده ایم و خودمان خبر نداریم