۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

ما چقدر خوشبخت شده ایم و خودمان خبر نداریم

اخطاریه ای آمده است که تندی بیا مجمع امور صنفی و پروانه ات را تمدید  کن . این یعنی تسویه حساب با شهرداری و اداره دارایی و مالیاتی و همچنین اداره بیمه و حتا تسویه حساب با سرسپور محله !
خدا تومان باید پرداخت کنم تا از زیر بار چنین مقالی در بیایم . قبول میکنم . خواهم کرد.
اما خرید نان لواش به قیمت 65 تومان را کجا برم ؟ اینکه طلافروش ها سه و نیم درصد اضافه بر سازمانشان بر مشتری را به مشتری تحمیل کنند را کجا برم ؟ اینکه بنزین لای ماشینم را نمیتوانم جابجا کنم به کی بگم ؟ ادامه نمیدهم . یعنی حال و حوصله ادامه این مطلب رو ندارم .
اما اعتراف میکنم : عجب طرح نازنینیست این هدفمند کردن یارانه ها
در نانوایی محله مان ، هر روز برای خرید پنج عدد نان ساعتی منتظر میبودم . مرد روستایی هم هر روز قبل از من به نوبت پنجاه تا  نان مینشست . روزی ازش پرسیدم شما هر روز پنجاه نان میخورید ؟ گفت : ما خودمان با آغل و گاومان بعله ! 
بهتر . حالا نمیشود برای گاو و گوساله نان شصت و پنج تومانی داد . آنقدر نانوایی ها خلوت است . ما چقدر خوشبخت  شده ایم و خودمان خبر نداریم

۴ نظر:

  1. سلام علیکم،سلام علیکم!!به به
    وقتی ما می بینیم که شما راحت شدید ما احساس شادمانی می کنیم دیدم که در مورد بنزین شکایتتون بیشتره اما رفیق من که نمردم شما اشاره کن تا یک ماه ماشین سوار نمی شم وبا افتخار کارت بنزین را در اختیارت می ذارم بدون هیچ تعارفی فقط از شما یک اشاره ،و اما شعر هم بگیم و مخلص کلام.
    باران زد و در هوای ان چاییدم/معنای وفور رحمتش را دیدیم(خدا هم یارانه باران را اجرایی کرده و دیگه از باران خبری نیست.)
    هرچند نبود دستمان،پیش کشت/تو قول بده که جیب ما را نزنی/ یارانه و پول و نفتمان پیش کشت

    پاسخحذف
  2. همه چی آرومه ما چقدر خوشحالیم...

    پاسخحذف
  3. اخطاریه‌ای آمده است که تندی بیا مجمع امور صنفی و پروانه‌ات را تمدید کن. این یعنی تسویه حساب با شهرداری و اداره دارایی و مالیاتی و همچنین اداره بیمه و حتا تسویه حساب با سرسپور محله!
    خدا تومان باید پرداخت کنم تا از زیر بار چنین مقالی در بیایم. قبول می‌کنم. خواهم کرد.
    اما خرید نان لواش به قیمت ۶۵ تومان را کجا برم؟ اینکه طلافروش‌ها سه و نیم درصد اضافه بر سازمانشان بر مشتری را به مشتری تحمیل کنند را کجا برم؟ اینکه بنزین لای ماشینم را نمی‌توانم جابجا کنم به کی بگم؟ ادامه نمی‌دهم. یعنی حال و حوصله ادامه این مطلب رو ندارم.
    امااعتراف می‌کنم:عجب طرح نازنینیست این هدفمندکردن یارانه‌ها
    در نانوایی محله‌مان، هر روز برای خرید پنج عدد نان ساعتی منتظر می‌بودم. مرد روستایی هم هر روز قبل از من به نوبت پنجاه تا نان می‌نشست. روزی ازش پرسیدم شما هر روز پنجاه نان می‌خورید؟ گفت: ما خودمان با آغل و گاومان بعله!
    بهتر. حالا نمی‌شود برای گاو و گوساله نان شصت و پنج تومانی داد. آنقدر نانوایی‌ها خلوت است. ما چقدر خوشبخت شده‌ایم و خودمان خبر نداریم.
    من نوشته شما را با این نرم‌افزار ویراستاری کردم. شما بکنید خدا را خوش می‌آید.
    http://virasbaz.persianlanguage.ir/

    پاسخحذف

نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟