۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

مردی از تبار" امید" رخت بر بست

ضمن عرض تسلیت به خانواده محترمشان بخصوص خانم زحمتکش و دلسوخته و مهربانشان ، فرح شریعت که فداکاری شان ستودنیست .
امید ، امیدی بود . مردی که هرگز قافیه را نباخت .
وقت کردید سری به این وبسایت بزنید. میدانستید ای- ال- اس - هم دردیست ؟


روی تصویر کلیک کنید تا امید را برای آخرین باربهتر ببینید . امیدی بود ها ! روحش شاد

۲ نظر:

  1. سلام
    سكوت مبهم پارك در غروب گداخته شهر با صداي زوزه باد شكسته شد و هجوم سياه كلاغها بر آسمان شهر آغاز شد!
    تو گويي بهار نبود!
    باغچه پارك مملو بود از گلهاي رنگين. بنفشگاني چون گونه يار لطيف و غنچه هاي نورسيده رُز چون راز سر به مهر!
    در كنار باغچه پارك، تابلويي نصب شده بود و گهگاه به زور باد تكاني مي خورد.
    بر روي تابلو با خط نستعليق نوشته بودند:

    “لطفا گلها را نچينيد!”
    اما
    افسوس،
    كه باد خواندن نمي دانست!
    خدا رحمتش کند.

    پاسخحذف

نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟