حیفم می آید از وبلاگ " آلاشا " که نازنین نویسنده اش نازکانه و خاموشانه گاهی رد پایی میگذارد زیبا و متین از " سیاوش کسرایی " و یا " فریدون مشیری " و " سهراب سپهری " و یا حتا از " الياس اوغلو افنديئف " و ... ، بعد رنگ حضور کم میکند و سپس از غیبت صغرا باز میگردد با ترجمه ای بسیار حرفه ای و یا سروده ای بی بدیل که از خود و یا از دیگران است و دوباره گم میشود در مه ! "را برایتان معرفی نکنم "
حقیر افتخار آشنایی از نزدیک را با ایشان دارم . افکارش ستودنیست . و بنظرم اندیشه اش را باید ماورایی دانست . حالا شما چه خیال فرمایید .
وقتی حرف رودررو میزند به خودت اطمینان میدهی که از ته دل است و ریایی در کار نیست . با توجه به اینکه ( این روزها حرف و سخن ِ بی ریا معدوم است و اینجور آدمها کم پیدایند ) که خود ِ این موضوع مروارید کمیاب زندگیست فعلن .
داود اهری دو وبلاگ مجزا دارد ( + ) ( + ) که در قسمت پیوندهایش به همدیگر لینک شده اند . گرچه ترجمه ای را که از ایشان در پایین این مطلب میگذارم مال هفت ماه پیش است ! اما آخرین ارسالش است . اگر وبلاگش و حرفها و شعرها و ترجمه هایش به مذاقتان خوش آیند بود . دوری در حول و حوش وبلاگهایش بزنید .
خاموشانه
من در صدف تنها
با دانه ای باران
پیوسته می آمیختم پندار مروارید بودن را
غافل که خاموشانه می خشکد
در پشت دیوار دلم دریا.
سیاوش کسرایی
چئویرمه: ( برگردان - ترجمه )سوسقون
من بالیق قولاغیندا یالنیز
بیر یاغیش داملاسی ایلا
سوره کلی قاتیردیم میرواری اولماق دوشونجه سینی
غافل کی سوسقونلی قورویور
اوره ییمین دووارینین آرخاسیندا ده نیز. (دنیز)
ziba bood, hast va khahad bood
پاسخحذفسلام!
پاسخحذفچیزی که شما معرفی کنین قطعآ خوبه!
روحی عزیز و جعفر جان . بزرگی و بزرگواری شما را قبول دارم و افتخارم آشنایی با شماست
پاسخحذف