سلام صادق عزیز نمیدانم چه بنویسم که تسکینتان دهد که میدانم کلام و واژه را آن یارا نیست. فقط اینکه بسیار متاثر شدم، تسلیتم را بپذیرید. هر لالهای که از دل این خاکدان دمید نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
سلام بازگشتم به وبلاگ اهری ها با یه اتفاق تلخ همراه شد...تسلیت صمیمانه مرا پذیرا باشید...
تو نیستی که ببینی چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست چگونه جای تو در جان زندگی سبز است . . . تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار به مهربانی یک دوست از تو می گویم تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار جواب می شنوم تو نیستی که ببینی چگونه دور از تو به روی هرچه در این خانه ست غبار سربی اندوه بال گسترده است تو نیستی که ببینی دل رمیده من بجز تو یاد همه چیز را رها کرده است غروب های غریب در این رواق نیاز پرنده ساکت و غمگین ستاره بیمار است دو چشم خسته من در این امید عبث دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است تو نیستی که ببینی
سلام با عرض تسليت.ما را در غم خود شريك بدانيد زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هركسي نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد. روحش شاد ويادش گرامي
متاسفم / فقط امیدوارم غم دست دادنش راتحمل کنید . تسلیت ...تسلیت و ....همین
پاسخحذفصادق به ی چاغ یز آیدین
پاسخحذفسیزه و تیفاق یزا دوزوم ایستگیم دی.
عرض تسلیت و ابراز همدردی و آرزوی صبر و سلامتی برای بازماندگان
پاسخحذفپرویز فرقانی
تسلیت
پاسخحذفامیدوارم خداوندگار در جوار رحمت خویش روح عزیز رفته تان را آرامش دهد
و برای بازماندگان سلامتی عطا کند
سلام صادق عزیز
پاسخحذفنمیدانم چه بنویسم که تسکینتان دهد که میدانم کلام و واژه را آن یارا نیست. فقط اینکه بسیار متاثر شدم، تسلیتم را بپذیرید.
هر لالهای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
سلام بازگشتم به وبلاگ اهری ها با یه اتفاق تلخ همراه شد...تسلیت صمیمانه مرا پذیرا باشید...
پاسخحذفتو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است
چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست
چگونه جای تو در جان زندگی سبز است
.
.
.
تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار
به مهربانی یک دوست از تو می گویم
تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار
جواب می شنوم
تو نیستی که ببینی چگونه دور از تو
به روی هرچه در این خانه ست
غبار سربی اندوه بال گسترده است
تو نیستی که ببینی دل رمیده من
بجز تو یاد همه چیز را رها کرده است
غروب های غریب
در این رواق نیاز
پرنده ساکت و غمگین
ستاره بیمار است
دو چشم خسته من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است
تو نیستی که ببینی
سلام
پاسخحذفصادق عزیز
حتما آقا محمود هم مثل خودت اهل دلی بوده است
متاسفم ما را همدرد خود بدانید
طفلک پریا دیگر آغوش پدر را تجربه نخواهد کرد
..........
:|
پاسخحذفباسلام و تسلیت
پاسخحذفماهم از وبلاگهای اهری هستیم
اینم آدرسمون:
881220.blogfa.com
با سلام خیلی متاسفم . غم آخرتان باشد. تسلیت مرا نیز بپذیرید.
پاسخحذفدوست عزیزم با عرض تسلیت امیدوارم غم آخرتان باشد.
پاسخحذفکی، چی، کی و چرا؟
پاسخحذفدلم درد گرفت! گرچه همه رفتنی هستیم اما از دست دادن بسی دردناک است. شریک دردت هستم. صبور باش صادق جان!
سلام صادق غزيز
پاسخحذفباعرض تسليت . از طريق وبلاگ خانم شهربانو باخبر شدم . اميدوارم مرا هم در غمتان شريك بدانيد .روحش شاد و يادش ماندگار.
سلام
پاسخحذفبا عرض تسليت.ما را در غم خود شريك بدانيد
زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هركسي نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد.
روحش شاد ويادش گرامي
سلام صادق جان امیدوارم سالگرد پدرت بازگوارت باشه و غم کس دیگه به دلت نشسته باشه
پاسخحذف