۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

قانون ازدواج ، ایران ، زندگی ، زن و مرد ایرانی ، همسران خارجکی ! عقد و طلاق ، مهریه

خودم کم گرفتاری دارم که دوستی تازه مزدوج شده بیاید و درد دل کند که خانم ِ خانه شان وقتی مقداری درگیری و به نوعی اختلاف سلیقه پیدا میکنیم تندی عَلَم شنگه راه می اندازد که مهریه ام را بده برم خانه پدری ام .
حالا
دوستی در ایتالیا دارم که مقداری هم مذهبی مزاج است و با دختری از آلمان ازدواج کرده برایم تعریف میکرد : برای عقد به کلیسایی در رُم رفتم . کشیشی برایمان (بقولی) خطبه  عقد جاری میکرد . اعلام کردم که من مسلمانم و در فرهنگ ما ، مقداری مهریه و ... که اخیرن مچ دست ِ مرد و شریک زندگی  کردن اموال آقاهه برای بانو منزل از ضمانت های ادامه زندگی  است  از رسوماتمان شده است .  در حال سوال از کشیش بودم که بانو منزل گفت : ما همچی رسمی نداریم . و اضافه کرد : من بخاطر زندگی کردن با شما تصمیم به ازدواج گرفتم . اگر کسی نباشید که نتوانم با شما زیر یک سقف بمانم . " کَبینیم حلال ، جانیم آزاد " یعنی اش را خودتان پیدا کنید !
ما را بگو کُپ فرمودیم .
دکترمان هم گفت : آسپیرین بخور ! برای فمنیست ها خوب است
عرض کردیم : دی
فرمودند : تا دی ماه چند ماهی مانده است . همانکه گفتم : آسپرین یادت نرود 

۴ نظر:

  1. اولا مقادیر معتنابهی خندیدیم.
    دوما اینجا ایران است و آنجا ایران نیست.
    سوما اگر مردی به من وکالت لاق بدهد با کمال میل مهریه ام را تقدیم می کنم.
    و در آخر اصلا به شما نمی آید فمنیست باشید!

    پاسخحذف
  2. سلام انسانیت هر جای دنیا ارزشمنده در ضمن توی اونا هم نصف اموال وجود داره اما اشکال اصلی تنوع طلبی راضی نشدن به انچه دارد و بی صبریست راستی خودت خوبی

    پاسخحذف
  3. سلام بر شما
    به نکته جالبی اشاره کردید این از اون خوب هاست من کسی را می شناسم که تازه نامزد کرده و همسرش گفته باید((کبینه))مرا بدی بعدا با هم عروسی کنیم اون بنده خدا هم مونده که این چه صیغه ای است و زنش میگه رسم ماست !

    پاسخحذف
  4. صادق به ی چاغ یز آیدین
    یازیز دوغرولوق یدی و بیزیم قره باسمیش توپلانیش یمیز اله دی کی سیز یازیب سیز.
    موسلمان اولنن ده اله بیر کی قویون یا قوزی آل ور الیر و اونون دیری نه گورا جیرماخلاشار لار.بو آرادا بیرجه سومیه گورا دوشونمولر.
    ساغ اولوب،شان یاشیاسیز

    پاسخحذف

نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟