
دوست دامپزشکی از خاطراتش چنین بازگو میکرد : روزی با یکی از همکاران بسیار قوی هیکل اداره کشاورزی برای اِعمال لقاح مصنوعی به روستایی در اطراف اهر رفته بودیم . داخل خانه و سپس طویله مورد نظر شدیم . صاحب خانه رو به ما کرده و با دست اشاره کرد : آنجا یک میخ طویله به ستون وصل است . کت و شلوار و لباس زیرتان را میتوانید به آن آویزان کنید . و اضافه کرد : برایتان فانوس می آورم و شما میتوانید کلون در ِ طویله را از پشت بندازید !
خیلی بامزه بود.
پاسخحذفچه روستایی روشن فکری!
پاسخحذفخب بعد چی شد؟!!
پاسخحذفfunny!!
پاسخحذفاسمشو چی گذاشتین؟
پاسخحذفبسیار عالی بود
پاسخحذفسلام صادق خان . خیلی خیلی جالب بود . همیشه برام سوال بود که چطور این کار رو میکنن و چقدر وقت و حوصله دارن . پس یه سایت بوده که این کار ها رو میکرده . راستی اون قضیه هم کماکان دارم روش کار میکنم . نمیدونم چرا همه اش آخر کار ارور میده . با انواع و اقسام وی پی ان ها دارم امتحانش میکنم
پاسخحذفبا درود و سپاس فراوان : شهرام