میروم دندانپزشکی برا ترمیم دندانهام . نگاه میکند و همچنین اعلام که وضع دندانهایت اصلن خوب نیس که به فکر بازار آزاد می افتم (ایراد داره که به این فک کنم؟)
یعنی قرانی دو تومن . لیوان ها را جا به جا میکند و میپرسد "بی بی زیر کدام لیوانه ؟ یک لیوان را انتخاب میکنی و میبینی نه بابا خاتمی اونجا نیس . خاستار مقدارهزینه و خرج مخارج اش که میشوم میفرماید مشخص نمیشود حدود دو تا سه میلیون . میپذیرم و یک ربع از کار را انجام داده و نداده حسابش را تسویه (تصفیه ؟! میکنم . خیلی وقت است که با کلمه" تسویه " و " تصویه " مشکل دارم) دو ماه نشده که سه چارم کار به اتمام رسیده و تنها یک جلسه باقیست تا کل اَن دندون دار با رعایت مسئله " دندان زیبایی داشتن از نوع خاننده های ترکیه ای و بقیه از اون براق ها " داشته باشیم ! تا به الان اش پنج میلیون و صد پرداخت کرده ایم و با اینهمه هزینه و زحمات دکتر محترم هنوز هم میترسیم گاز بزنیم اونیکه "لولو" بُرد ! خُب برادر و خاهر گرامی مواظب دندوناتون باشین دیگه . منکه هنوزم مسواک ِ خارجکی ملعون که دشمن ماست روزانه نمیزنم اِل آ با همین چوبکِ عربی همچی همچی که گاهن به گداری حال کنم . ایراد نگیرین استاد ! برا همین اسم وبلاگ ام " یک اهری و اتفاقات ساده " اش هس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟