۱۳۹۱ مرداد ۱۱, چهارشنبه

اولین نامه های جویس و نورا به هم

ترجمه غلامرضا صراف

ژوئن 1904
دابلین،جاده ی شلبورن،شماره 60

انگار کور شده ام.زمانی طولانی چشمم پی ِمویی شرابی-خرمایی رنگ بود و در نهایت مطمئن شدم که موی شما نبود.حسابی پکر رفتم خانه.دلم می خواهد قراری بگ
ذارم،ولی شاید با زمان شما جور نباشد.امیدوارم به من آن قدر لطف داشته باشید که قراری بگذارید- اگر فراموشم نکرده باشید!

جیمز اِی جویس

از نورا بارناکل
23 ژوئن 1904
خیابان لنستر،پلاک 2

عزیز جونم یه خط می نویسم تا بدونی احتمالا امروز عصر نمی تونم ببینمت چون سرمون خیلی شلوغه ولی اگه واسه شما مناسبه یکشنبه شب ساعت 8:30 همون جا با عشق از طرف ن بارناکل ببخشین که با عجله نوشتم

*نورا بارناکل(21 مارس 1884-10 آوریل 1951)،که قرار بود بعدا همسر جویس بشود،دختر تامس بارناکل،نانوا،و آنی بارناکل بود،هر دو اهل شهر گالوِی.در اثر مشاجره ای خانوادگی،نورا گالوِی را یکی دو ماه قبل از این تاریخ ترک کرد و به دابلین آمد تا به عنوان خدمتکار در هتل فین،خیابان لنستر،کار کند.جویس پیش از تاریخ این نامه دیدار کوتاهی با او کرد و قرار گذاشت تا 15 ژوئن او را ببیند.نورا نتوانست در زمان مقرر سر قرار حاضر شود و اولین پیاده روی آن دو با هم،عصر روز بعد،16 ژوئن،اتفاق افتاد که بعدا به یادبودش،تاریخ رخ دادن وقایع رمان "اولیس" شد.
----------------------------------------------
.
مرتبط با موضوع اضافه شد توسط اهری نویسنده وبلاگ  جهت اطلاع از زندگینامه  جیمز جویس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟