ترجمه غلامرضا صراف
به نورا بارناکل
15 اوت 1904
دابلین،جاده ی شلبورن،شماره 60
نورای عزیزم،الان زنگ ساعت یک را اعلام کرد.من یازده و نیم رسیدم خانه.از آن موقع همچون ابلهی بر صندلی راحتی نشسته ام.هیچ کاری نمی توانم بکنم.به هیچ صدایی جز صدای تو نمی توانم گوش دهم.همچون ابلهی هستم گوش سپرده به تو تا"عزیزم" خطابم کنی.امروز دو نفر را با بی اعتنایی ترک کردم و رنجاندم.می خواستم صدای تو را بشنوم،نه صدای آنها را.(1)
وقتی با تو هستم،به ذات شکاک و بدبین ام محل نمی گذارم.ای کاش حالا سرت را بر شانه ام احساس می کردم.فکر کنم باید بروم بخوابم.
نیم ساعت است که درگیر نوشتن این هستم.آیا تو چیزی برایم خواهی نوشت؟امیدوارم که بنویسی.چطوری اسم خودم را امضا کنم؟اصلا چیزی را امضا نخواهم کرد،چون نمی دانم خودم را با چی امضا کنم؟
1-"چون صدایت در برم بود
رنجشی دادم او را..."
موسیقی مجلسی
از نورا بارناکل
16 اوت 1904
خیابان لنستر
عزیز دلم تنهایی ام که این قدر عمیق احساس اش کرده بودم،گویی دیشب هنگام جدایی مان،رفته رفته با جادویی زایل گشت،اما،دریغا،که تنها برای مدت کوتاهی بود و بعد من بدتر از همیشه شدم.وقتی نامه ات را می خوانم از لحظه ای ست که چشمانم را می بندم تا وقتی که دوباره صبح آنها را می گشایم.گویی که من همیشه تحت هر گونه شرایط محتمل و متغیری همراه تو هستم با تو حرف می زنم با تو راه می روم با تو ناگهان در جاهای مختلف روبرو می شوم تا اینکه رفته رفته به فکر فرو می روم که اگر روح ام جسم ام را در خواب وانهد و به جست و جوی تو برآید،چه چیز بیشتری از تو می یابد یا شاید این چیزی جز توهم نیست.هر از گاهی هم دچار یک جور مالیخولیا می شوم که یک روز طول می کشد و الان تقریبا برایم ناممکن است که آن را از خودم برانم فکر می کنم که باید این نامه را تمام کنم چون هر چه بیشتر بنویسم تنهاتر می شوم و در نتیجه احساس می کنم تو از من خیلی دوری و فکر باید نوشتن نوشتن [کذا] آن چه آرزو داشتم به تو بگویم که کنارم بودی کاملا در من احساس درماندگی ایجاد می کند پس با بهترین آرزوها و عشقی که ایمان دارم به تو جاودانه است (1)
نورا بارناکل
1-این نامه که بر کاغذ گلدار نوشته شده،آشکارا از کتابی اقتباس شده.گفته شده که جویس نورا را ترغیب کرده بود تا در آینده فقط از کلماتی استفاده کند که مال خودش باشد.
--------------------------------------------
.
مرتبط با موضوع اضافه شد توسط اهری نویسنده وبلاگ جهت اطلاع از زندگینامه جیمز جویس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟