مدرسه موشها - کلاس درس تاریخ و فلسفه و هندسه !
خانم معلم : بچه ها اگه این قسمت از درستون تکراریه دلیلش اینه که از این بخش در امتحانات آخر سالتون سوال زیاد میاد و برای همین میخاهیم این قسمت را دوباره مرور کنیم . پس حواستون خوب به این درس باشه بچه ها
...
روزی موشی در خانۀ صاحب مزرعه ، تله موش دید و جریان را به مرغ و گاو و گوسفند خبر داد که صاحب مزرعه در خانه تله موش کار گذاشته است و از آنها کمک خاست تا به یاری هم برای رفع مشکل چاره ای اندیشند .
آنها گفتند این مشکل توست و به ما ربطی ندارد .
چیزی نگذشت که ماری در تله موش گرفتار شد و زنِ مزرعه دار را نیش زد، که زن مریض و زمینگیر شد . صاحب مزرعه ، مرغ را سر برید و از آن برای زنش سوپی درست کرد و گوسفند را برای غذای عیادت کنندگان سر برید . بعد از چند روز زن مُرد ! و صاحب مزرعه ، گاو را هم برای مجلس ترحیم زنش ذبح کرد !
در این مدت موش از سوراخ لانه خود به کاری که به آن ها مربوط نبود فکر میکرد !
خانم معلم : بچه ها اگه این قسمت از درستون تکراریه دلیلش اینه که از این بخش در امتحانات آخر سالتون سوال زیاد میاد و برای همین میخاهیم این قسمت را دوباره مرور کنیم . پس حواستون خوب به این درس باشه بچه ها
...
روزی موشی در خانۀ صاحب مزرعه ، تله موش دید و جریان را به مرغ و گاو و گوسفند خبر داد که صاحب مزرعه در خانه تله موش کار گذاشته است و از آنها کمک خاست تا به یاری هم برای رفع مشکل چاره ای اندیشند .
آنها گفتند این مشکل توست و به ما ربطی ندارد .
چیزی نگذشت که ماری در تله موش گرفتار شد و زنِ مزرعه دار را نیش زد، که زن مریض و زمینگیر شد . صاحب مزرعه ، مرغ را سر برید و از آن برای زنش سوپی درست کرد و گوسفند را برای غذای عیادت کنندگان سر برید . بعد از چند روز زن مُرد ! و صاحب مزرعه ، گاو را هم برای مجلس ترحیم زنش ذبح کرد !
در این مدت موش از سوراخ لانه خود به کاری که به آن ها مربوط نبود فکر میکرد !
ایمیل وارده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟