چگونه در کارمان موفق شویم
تصویرسازی ذهنی از آینده
ادامه دارد ...
قسمت اول اینجا و دوم اینجاس
تا الان سری مقالاتی که از وبلاگ "مجید زُهری"
عزیز را که خاندم ، احساس کردم چنین آموزشی حداقل برای خودم بسیار با ارزش
است از برای راهنمایی و طریقۀ موفقیت در کار و شغل ام ... برای همین تصمیم
گرفتم این مطالب را در اینجا هم بیاورم تا شاید بدرد کسی هم بخورد !
پ.ن : چون هنوز این سری ازمطالب جناب زُهری پایان نیافته ، من نیز سعی خاهم کرد قسمتهای بعدی را به مرور از وبلاگ ایشان در اینجا باز نشر کنم . امید که مثمر ثمر اوفتد .
تصویرسازی ذهنی از آینده
یکی دیگر از قابلیتهای آدمهای موفق، قدرت "تصویرسازی ذهنی از آینده" و به
قولی دیدهی بصیرت است. آدمهای موفق، قبل از اینکه آینده بیاید، آینده
را در ذهن خود ساختهاند و به عبارتی، خود آیندهساز خویش هستند. آدمهای
معمولی اما هیچ برنامهی مدون یا ذهنی برای آینده ندارند یا اگر دارند،
شکننده و مبهم است، چه نقطهی ثقل ذهنشان رخدادهای گذشته (اغلب منفی) است
تا آنچه قرار است در آینده اتفاق بیافتد. آدمهای معمولی حتا تصویری واقعی
از موضوع "زمان" و سن خود ندارند و هیچوقت کلاهشان را قاضی نمیکنند که
چند صباح دیگر از عمر مفیدشان باقی مانده است. به همین خاطر، آینده را جدی
نمیگیرند و عمر را فقط میگذرانند و در قالب کارمند، کارگزار، مرید و از این دست، زندگیشان را به دست کارفرما یا رهبر میدهند تا هدایتشان کند.
شما با هر مدرک تحصیلی، قابلیت و خبرهگی، اگر در خدمت یک کارفرما باشید و
مزدتان را او تعیین کند، به سمت آدمهای معمولی نزدیک هستید تا گروه
موفقها. این کارفرمای شماست که بر اساس مصالحش (نه مصالح شما) تصمیم
میگیرد قابلیت شما در کدام جهت باید بهکار گرفته شود؛ اوست که تصمیم
میگیرد شما امروز مفید هستید و شاید فردا دیگر بهدردش نخورید. خدمات شما
قبل از رسیدن به دست متقاضی، راهی ندارد جز اینکه اول از "پل صراط" او رد
شود و الا، به قعر فرو خواهد افتاد. انسان اگر تصویری از آیندهی مالی یا
معنوی خود نداشته باشد و روی خط درآمد ماهیانهای زندگی کند که کلافش به
دست شخص دیگری است، زندگیای بیثبات را به خود تحمیل کرده است.
تصویرسازی ذهنی از آینده، نوعی سیستم فکری آیندهساز است که مختص آدمهای
موفق است. در مقابلش سرگشتگی دائم در گذشته و پرسه در روزگاری که دیگری
سپری شده، خصلت آدمهای معمولی است.
آدمی موفق، با هدفگذاری و تصویرسازی از آیندهای که قرار است به آن برسد،
با
یافتن وسیلهی حرکت و تجهیز خود و برنامهریزی درازمدت، خود مالک زندگی
خویش است. آدمی معمولی در مقابل، از آنجا که به خود باور ندارد و فکر
میکند قادر به ادارهی بلندمدت و ساخت آیندهی خود نیست، تمام اختیاراتش
را شخصاً به دست دیگری میدهد. داشتن تصویر ذهنی مشخص از آینده، فرق
بنیادی بین آدمی موفق با معمولی است.
ادامه دارد ...
قسمت اول اینجا و دوم اینجاس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟