آدم ، راحت و در عین حال خوشحال میشود وقتی به خواسته های نابالغ اش ، "نه" بگوید . یکی از این خواسته ها " غلبه بر اعتیاد به الکل " است . حالا بدون تعارف ، چون نگارنده با این مضمون بتوسط دوستی که اعتیاد به الکل داشت - دارد ، رابطه متقابل دارد . و مطمئنن ایشان وبلاگ مرا پی جویی میکنند " حال به حال ِ مستی و یا هُشیاری " مقاله زیر را می آورم تا شاید نتیجه ای گرفته شود و فرد و یا افرادی نجات ! یا به نوعی ( امداد ) گیرند .
الکليسم، بيماري مزمني است که در صورت درمان نشدن، ميتواند تهديد کننده حيات باشد و در صورتي که درمان نشده باقي بماند، مانند امراض کشنده مزمني چون ديابت، فشارخون بالا و آسم، عوارض متعددي را ايجاد کرده و فرد را تا پايان عمر گرفتار ميکند...
علايم غيراختصاصي الکليسم عبارتاند از: بيخوابي، افسردگي، اضطراب، مشکلات گوارشي، اختلالات عملکرد جنسي، تشديد نشانگان پيش از قاعدگي و افزايش فشارخون پورت. با وجود شيوع به مراتب کمتر الکليسم در کشورهاي شرقي، هر عضو از جامعه درماني کشور، بايد سابقه مصرف الکل را در مورد بيماران تصادفي، مبتلايان به اختلالات خوردن، افسردگي، اختلالات اضطرابي و تجاوزات جنسي و جسمي بهطور دقيق بررسي کند.
عوامل مستعد کننده
اضطراب، عاملي مستعد کننده براي اعتياد به الکل است؛ در واقع فرد بيمار از اين ماده براي تطبيق دادن خود با شرايط اضطرابزا استفاده ميکند. سابقه هرگونه سوءاستفاده جسمي، جنسي و رواني، فاکتورهاي مستعدکننده ديگر است.
هر چند که زنان مصرف الکل را در دوزاژ کمتري در مقايسه با مردان شروع ميکنند، فاصله نوشيدن نخستين دوز الکل و اعتياد به الکل در آنان کوتاهتر از مردان است و بيشتر از مردان از عوارض جسمي و رواني الکليسم رنج ميبرند. مرگ ناشي از الکلسيم در زنان، به وقوع عوارضي مانند بيماريهاي قلبي و کبدي، خودکشي و تصادفات مرتبط است. حتي در صورتي که زنان دوز کمتري از الکل را مصرف کرده باشند و طول مدت ابتلا به الکليسم در آنان کوتاهتر باشد، ميزان تخريب ارگانها در آنها بيشتر است. فارماکوکينتيک الکل نيز در زنان و مردان متفاوت است. در صورت مصرف دوز يکساني از الکل در مردان و زنان، غلظت خوني بالاتري در زنان مشاهده خواهد شد؛ در نتيجه، زنان به مسموميت به الکل مستعدترند.
بيماريهاي همراه
در نتيجه الکليسم، ابتلا به بيماريهايي مانند مشکلات قلبيعروقي، مغزي، کبدي، ضعف عضلاني، بيماريهاي استخواني، فشارخون بالا، سکته مغزي، سرطان و اختلالات متابوليک افزايش مييابد. آسيب کبدي ناشي از الکليسم نيز در هر دو جنس شايع است، اما آسيب کبدي در زنان زودتر و به دنبال مصرف دوز کمتري از اتانول ايجاد ميشود.
هر دو گروه مردان و زنان مبتلا به الکليسم، بيشتر از افراد عادي جامعه در معرض خطر شکستگيهاي استخواني هستند. الکل اثر مستقيم بر استخوان و سلولهاي استخواني و اثر غيرمستقيم بر دستگاه آندوکرين بدن دارد و موجب تحليل عضلاني ميشود که ميزان آن وابسته به دوز است. خوشبختانه آتروفي عضلاني ناشي از مصرف الکل مانند آتروفي مغزي ناشي از آن، پس از قطع مصرف برگشتپذير است.
مصرف الکل خطر ابتلا به انواع گوناگون سرطان را افزايش ميدهد، از جمله سرطانهاي دستگاه گوارش، سر و گردن و سرطان پستان. شيوع سرطان پستان در زنان الکلي، 40 درصد بيشتر از زنان عادي جامعه است، بهطوريکه اين خطر به ازاي هر 10 گرم افزايش ميزان الکل مصرفي روزانه، تا 9 درصد افزايش مييابد.
دارودرماني الکليسم
هنوز هم برخي متخصصان بر اين عقيدهاند که الکليسم يک اختلال شخصيتي است و نه يک بيماري قابل درمان. به هر حال در کنار دارودرماني براي اين بيماران، رواندرماني و رفتاردرماني بايد وجود داشته باشد.
داروهايي براي درمان مرحله حاد نشانگان محروميت و نيز براي درمان نگهدارنده پيشنهاد ميشوند. مرحله حاد نشانگان محروميت علايم متعددي دارد که البته همگي اين علايم در همه بيماران ظاهر نميشوند. اختلالات هشياري، مشکلات شناختي، اختلالات ادراک در مدت زمان کوتاه، افزايش شديد دماي بدن، فشارخون بالا، تاکيکاردي، تعريق فراوان و تهوع از جمله اين علايم هستند. اين علايم ممکن است طي محروميت از مصرف الکل يا کمي ديرتر مشاهده شوند.
نخستين دارويي که به عنوان خط اول درمان نشانگان محروميت معرفي شده، آرامبخشهاي خواب آور بويژه بنزوديازپينها هستند. زنان به بنزوديازپينها بيشتر پاسخ ميدهند، در نتيجه ممکن است دوزاژ دارويي کمتري نياز داشته باشند. در کل، براي درمان علايم نشانگان محروميت در مقايسه با اختلالات اضطرابي، دوز بالاتري از بنزوديازپين مورد نياز است. نارکولپتيکها (هالوپريدول، کلوپرومازين، پرومازين) ممکن است در ترکيبدرماني با بنزوديازپينها مفيد واقع شوند. آگونيستهاي آدرنرژيک مانند کلونيدين نيز همراه با داروهاي مذکور به خصوص در کنترل فشارخون بالا و تاکيکاردي مفيدند.
از سوي اداره نظارت بر غذا و داروي آمريکا، سه دارو به عنوان درمان اصلي و نگهدارنده الکليسم پيشنهاد شدهاند: ديسولفيرام، نالترکسون و آکامپروسات.
ديسولفيرام داروي چندان محبوبي نيست و كساني كه ديسولفيرام مصرف ميكنند، حتي اگر مقدار بسيار كمي الكل بنوشند، دچار واكنشهاي بسيار ناخوشايندي ميشوند. در واقع، تداوم پرهيز از الکل تنها پس از بروز عوارض ناخوشايند به دنبال مصرف دوباره آن حاصل ميشود. عوارض ناخواسته شامل ضعف و طعم فلزي دهان است، اما ممکن است مشکلات جديتري مانند افزايش ميزان آنزيمهاي کبدي يا مسموميت کبدي، افسردگي و مشکلات رواني به دنبال داشته باشد.
نالترکسون، دارويي است که ميزان تمايل به الکل را کاهش ميدهد. همچنين احتمال عود بيماري را کم ميکند؛ هرچند مصرف آن با بروز عوارضي مانند تهوع، دلپيچه، اشکريزش، بيقراري، درد استخوان يا مفصل و ميالژي همراه است. از آنجا که احتمال دارد مصرف نالترکسون موجب آسيب سلولهاي کبدي شود، تجويز آن در مبتلايان به هپاتيت حاد و نارسايي کبدي ممنوع است. برخلاف انتظار، مصرف شکل تزريقي نالترکسون با بروز همان اثرات ناخواسته و حتي شديدتر از شکل خوراکي همراه است.
آکامپروسات در بيماران مبتلا به الکليسم با اختلال اضطرابي، بدون سابقه خانوادگي و سن شروع بالاي بيماري، گزينه بهتري است. آکامپروسات تمايل به مصرف الکل را کاهش داده، توانايي مغزي را بهبود ميبخشد. شايعترين عوارض ناشي از مصرف آکامپروسات عبارتاند از: اسهال، عصبي شدن و ضعف.
به هر حال با وجود اين که سه داروي مذکور در درمان الکليسم موثر شناخته شدهاند، نبايد براي برطرف کردن مشکلات رفتاري ناشي از اين بيماري، داروهاي روانپزشکي را فراموش کرد. ترکيب اين داروها با داروهاي روانپزشکي تا 20 درصد احتمال ترک دايم الکل را در اين بيماران افزايش ميدهد.
منبع
الکل گاهی درمان خوبی برای فراموشی
پاسخحذفصادق به ی چاغ یز آیدین
پاسخحذفاینسان لارین یاشایش لرینده چوخ چاش و آنلام سیز ایش لر واردی کی بیری ده چاخیر دی
ساغ اولاسیز
ناسا
پاسخحذفسلام دوست عزيز ممنون از وبلاگ جديدتون ما را در گوگل با نام ناسا سرچ كنيد و در صورت تمايل براي تبادل لينك به ما اطلاع دهيد
ناسا
پاسخحذفممنون از اینکه وبلاگ ما را مورد لطف و عنایت خود قرار دادید
شما هم باید بدانید وبلاگ جامع و کاملی دارین دوست عزیز جسارتآ لینک ما را در ردیفهای اول قرار دهید تا در صفحات اول به نمایش در اید
در ضمن ما نیز شما را لینک کردیم
هر هفته به وبلاگ شما سر خواهیم زد