۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

رنگ خون وا رفته از این گوشت چرخ شده به لحاف سفید برفی را چگونه برای دیگران توجیه کنیم ؟

تخمه میشکنیم و فیلم زندگی را تماشا میکنیم و حرف میزنیم در باره اش . تخمه میشکنیم و فیلم تماشا میکنیم و حرف میزنیم در باره اش حتا اگر زندگی کردن حالیمان نباشد . و چندین باره تخمه میشکنیم و فیلم تماشا میکنیم و حرف میزنیم در باره اش حتا اگر زندگی کردن حالیمان نباشد  که آیا ما زندگی میکنیم یا او ما را دارد میکُنَد !
پی نوشت : مورچه ای با داد و فریاد از فیلی که در استخر مشغول شنا کردن بود میخواهد که از استخر بیاید بیرون . فیل  قبول حاجت مور فرموده و از استخر بیرون می آید . مورچه به فیل میگوید حالا میتونی بری توی استخر ! فیله ازش میپرسه چرا منو آوردی بیرون و دوباره میخوای برم توی استخر . مورچه میگه : فک کردم مایوی منو تنت کردی !
پی نوشت دوم : هر آنکه محبت داشت و طی طریقهای محترم و محترمه رسیدن بهار را به حقیر و خانواده تبریک فرمود دست بوسش ام و از اینکه نتوانستم خدمت تک تک عزیزان ادای وظیفه و احترام کنم عمیقن و شدیدن معذرت طلب میکنم که استغفار خودش بارداره !
پی نوشت سوم : دیروز انگشت اشاره ( صد البت انگشت دست راستمان ) ماند لای درب ماشین و الان چنان ورمی  فرموده که دویست و پنجاه گرم کیلو گوشت چرخ کرده را بستیم روش تا ترمیم پیدا کند  که فردا در سر کار، سر ِ کار نمانیم . به نظرتان  یه موقع ، گربه نیاد انگشتمان را بخورد ؟ 
عکس بالایی سندیست که بتوسط زحمات بی بدیل  آصف خان ضمیمه میشود . عرض کرده بودیم که برای همه حرفهامان سند می آوریم .
پی نوشت چارم : واللاه گوشت چرخ کرده روی انگشتمان چنان از بغل کیسه فریزر ،  دنبه آب شده پس میدهد که فک کنم ایشون مغز پخت هم شده باشد و حاضرم بجای شام و یا ناهار تناولش کنم . هیچ کبابی این بوی زیبا را تا الان برایم تداعی نمیکرد !
پی نوشت پنجم : حالا همه چیز به کنار . واقعن نمیدانیم  ، رنگ خون وا رفته از این گوشت چرخ شده  به لحاف سفید برفی را چگونه برای دیگران توجیه کنیم ؟ 


۵ نظر:

  1. صادق جان
    اولاً عید شما مبارک
    دوماً بلا به دور
    سوماً خوش برگشتی
    نق نقو

    پاسخحذف
  2. سال نوتون پس از چهار روز و نصفی مبارک .
    والا دیگه سفید کننده تنها چاره شه! اونم که همچین سفید کنه که سفید برفی پیشش کم بیاره ولی دیگه تابلو میشه ها !

    پاسخحذف
  3. امان از مشکلات روزمره! چه خوب شد که بهنگام تخمه شکستن زبانت را گاز نگرفتی تا نتوانی با مشتریانت چک و چونه بزنی.
    پس در هر حادثه‌ی کفری واجب!

    پاسخحذف
  4. صادق جان بلا دوره دوست من باید بگم که کلی خندیدم چرا که چند روز به عید مانده سبک سنگین میکردم مرخصی بگیرم یا نه که چهارشنبه پیش شصت دست راستم به بلایی مشابه انگشت شما مبتلا گردید که مرخصی استعلاجی نیازی به مرخصی نگذاشت و در ادامه اینکه با انگشت باند پیچی شده سال را تحویل کردم در پایان دوست خوبم امیدوارم باقی سال را تندرست و شاد سر کنی.

    پاسخحذف
  5. سلام
    به قول دوستان بلا بدور.همین!

    پاسخحذف

نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟