۱۳۸۵ مهر ۷, جمعه

رسم مرده پرواري

 


کاش نام این وبلاگ را بنام اصل و نسبی اش میگذاشتم "مجلس ترحیم " و یا "مجلس تذکر " بهتر جواب ميداد به علي !  حد اقل خوانندگانش ميفهميدند وقتي به وبلاگ "يك اهري" وارد ميشوند .مواجه با تسليت گوي كسي خواهند بود .


  دومين شب پنج شنبه ی  جلال بود و شب پنج شنبه ایكه سالگرد عمه سكينه ام بوده باشد.


بناگوش :  آنقدر در ورودي مسجد سفيد اهر سر پا ماندم و به صد ها نفر گفتم كه " قدم رنجه فرمودين ٬ خدا اموات شما رو هم بيامرزد ٬ زحمت كشيدين ٬ سلامت باشين ٬ شرمنده مون كردين ". كه گزگز پاهايم اكنون فحشي نا مانوس را به رُخم میکشد .


 

۴ نظر:

  1. انشالله از این به بعد خبرهای خوش بخوانیم

    پاسخحذف
  2. صادق خان این رسم روزگار است ولی من نه در مرگ پدرم حاضر بودم و نه در ختم مادرم توانستم جوابگوی تسلیتی باشم و در حقیقت تسلیتی نیز نشنیدم بجز از همسرم و بچه‌هایم.

    پاسخحذف
  3. ما را هم در غم خود شريك بدانيد.

    پاسخحذف

نظرتان راجع به این مطلب چیست ؟